امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Frying Pan

ˈfraɪɪŋˈpæn ˈfraɪɪŋpæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase B1
ماهیتابه، تاوه، یغلا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frying pan

  1. noun skillet
    Synonyms: fry pan, gridiron, spider, wok

Idioms

ارجاع به لغت frying pan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frying pan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frying pan

لغات نزدیک frying pan

پیشنهاد بهبود معانی